English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7318 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calibrated airspeed U سرعت کالیبره شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calibrated U کالیبره کردن
calibration U کالیبره کردن
calibrate U کالیبره کردن
calibrates U کالیبره کردن
calibrating U کالیبره کردن
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
terminal velocity U سرعت حد
accelerated U بر سرعت
accelerates U بر سرعت
pace U سرعت
paced U سرعت
accelerate U بر سرعت
paces U سرعت
velocity U سرعت
fleety U به سرعت
speediness U سرعت
speeds U سرعت
line speed U سرعت خط
liner velocity U سرعت
haste U سرعت
low velocity U کم سرعت
low velocity U با سرعت کم
speed U سرعت
souic do U سرعت
speeding U سرعت
seepage velocity U سرعت زه اب
promptitude U سرعت
rapidity U سرعت
tilt U سرعت
acceleration U سرعت
swiftness U سرعت
celerity U سرعت
speedy U سرعت
fastnesses U سرعت
fastness U سرعت
rate U سرعت
rates U سرعت
attack speed U سرعت تک
tilted U سرعت
tilts U سرعت
velocities U سرعت
accelerating U بر سرعت
expeditiousness U سرعت
directly U به سرعت
swiftly U به سرعت
light velocity U سرعت نور
jump speed U سرعت پرش
base speed U سرعت مبنا
burst rate U سرعت پشت سر هم
base speed U سرعت منتجه
instantaneous velocity U سرعت انی
celerity U سرعت فاز
celerity U سرعت موج
orbital velocity U سرعت مداری
change of speed U تغییر سرعت
bit rate U سرعت بیتی
bit rate U سرعت ذرهای
input speed U سرعت اولیه
initial speed U سرعت اولیه
basic speed U سرعت اولیه
learning rate U سرعت یادگیری
limiting speed U سرعت محدود
average speed U سرعت متوسط
mean speed U سرعت متوسط
mean velocity U سرعت متوسط
moderate speed U سرعت متوسط
moderate speed U سرعت متعادل
motor speed U سرعت موتور
muzzle velocity U سرعت دهانه
no load speed U سرعت بی باری
on load speed U سرعت بار
operating speed U سرعت عملیاتی
optimum speed U سرعت مطلوب
accelerometer U سرعت سنج
actual velocity U سرعت واقعی
maximum speed U حداکثر سرعت
apparent velocity U سرعت فاهری
linear speed U سرعت خطی
liner velocity U بردار سرعت
local velocity U سرعت موضعی
low speed aerodynamics U ایرودینامیک سرعت کم
angular velocity U سرعت زاویهای
angular speed U سرعت زاویهای
airspeed indicator U سرعت نما
rate of learning U سرعت یادگیری
final velocity U سرعت نهایی
discharge velocity U سرعت تخلیه
flank speed U حداکثر سرعت
flank speed U سرعت جانبی
fleetness U سرعت سیر
design speed U سرعت مبنا
flying speed U سرعت پرواز
friction velocity U سرعت اصطکاکی
full speed U سرعت کامل
full speed U حداکثر سرعت
flat out U حداکثر سرعت
drift of a current U سرعت جریان
rate of current U سرعت جریان
fall velocity U سرعت سقوط
exhaust velosity U سرعت خروج
escape velocity U سرعت گریز
escape velocity U سرعت فرار
engin speed U سرعت موتور
endurance time U سرعت مداوم
electron velocity U سرعت الکترونها
drift velocity U سرعت سوق
drift velocity U سرعت رانش
ultimate speed U سرعت نهایی
delivery speed U سرعت تحویل
ground speed U سرعت زمینی
group velocity U سرعت گروهی
critical velocity U سرعت بحرانی
deceleration lane U خط تقلیل سرعت
critical speed U سرعت بحرانی
constant speed U سرعت ثابت
conduction velocity U سرعت رسانش
conduction velocity U سرعت هدایت
collision rate U سرعت برخورد
clock speed U سرعت ساعت
circular velocity U سرعت دایرهای
dashman U دونده سرعت
cyclometer U سرعت سنج
initial velocity U سرعت اولیه
initial velocity U سرعت اغازی
instantaneous velocity U سرعت لحظهای
cruising speed U سرعت دریانوردی
speed variation U تغییر سرعت
wave speed U سرعت موج
to scamper U به سرعت رفتن
to bolt U با سرعت دویدن
wave velocity U سرعت موج
wind speed U سرعت باد
wind velocity U سرعت باد
with all speed U منتهای سرعت
with rapidity U تندی سرعت
back-pedal U به سرعت پسرفتن
back-pedalled U به سرعت پسرفتن
back-pedalling U به سرعت پسرفتن
back-pedals U به سرعت پسرفتن
deep freeze U به سرعت منجمدکردن
deep freezes U به سرعت منجمدکردن
high gear <idiom> U آخر سرعت
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
speed of action U سرعت انتقال
swiftness U سرعت انتقال
velocity U سرعت انتقال
Recent search history Forum search
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
0نحوه کار با نرم افزار waze
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com